💌شماره۱۵
از : نوکر روسیاهت
به: سیدالشهدا
سلام ارباب
میخاستم از درد دل شکسته ام که از غم بی نهایتت گلوم بغض کرد
یه شب وقتی داداش کوچیکمو دیدم که اومد به مامانم گفت: مامان پیرهن مشکی م کو میخام برا محرم حاضر شم یه احساسی پیدا کردم
با خودم گفتم یا حسین تو چی هستی کی هستی که حتی بچه هام غم تو دوست دارن
برای عزاداریت شور و شوق دارن
یا حسین قربونت بشم که حتی عشقِ غمت برای بچه کوچیک ها هم شیرینه حتی شیرین از شیطنت بچگی شون
ارباب این عشق به کل عشق های جهان میرزه این عشق بچگی رو از ما نگیر
عشقی که از ته دل برای حسین آماده باشیم
تو حسین بچگیمی همون عشق بچگیم
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴