بسماللهالرحمنالرحیم
از: افراگل
به: قطبعالمامکان
السلامعلیکَیابنحیدر
مولا جان!
وقتی به یاد روزهایی که گذشت میاُفتم از دو کاسهی چشمم آب میجوشد. آبراهی روی صورتم به راه میاُفتد. دلم میگیرد. بُغضم میترکد. یاد غُربت و اشکهای خلوت سحرگاهت میاُفتم.
میدانم شیعه خانهتان را رصد میکنید.
قرآنسوزی، پرچمسوزی، پایمال شدن ارزشهایی چون مسجد و خیمهگاه جدتان حسین علیهالسلام... قابل باور نیست.
آقا جان!
آن لحظه که روسری و حجاب را به زور از سر خواهرم برداشتند. او مظلومانه و تنها فرار میکرد و اراذل و اوباش مثل گرگ هار رهایش نمیکردند. همان وقت به یاد مظلومیت مادرتان زهرا سلاماللهعلیها اشک ریختم.
سیدی!
زنانی که روسری را از سر برداشته و آتشزدهاند کاش میفهمیدند چه یادگار باارزشی از مادرسادات به امانت داشتند که با دستهای خود به خاکستر نشاندند.
نامهام بوی بیعت دوباره میدهد. بیعتی از جنس چادر مادرتان زهرا سلاماللهعلیها.
بدخواهان و دشمنان بدانند با همهی خباثت و پلیدیشان کم نیستند زنان مقیدی که بعد از این ماجراها حجاب برایشان باارزشتر و محکمتر از قبل شده است. آن را اسلحهای میدانند در اختیارشان تا در قلب آنان فرو کنند.
مولاجان دعایمان کن تا در این مسیر پایمان نلغزد. تا بتوانیم دل شما و مادرتان زهرا سلاماللهعلیهما را شاد کنیم.
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
❤️💫❤️💫❤️