یک روز می آید و تمام جمعهها بجای دلتنگی، روز شادی میشوند...
یک روز میآید و همهی بچههای یمن و سوریه و حتی کشمیر و میانمار، دست به دست پدر و مادرهایشان در کنار او، بال می گشایند.
یک روز می آید و سبد سبد ستاره، شبهای تاریک بقیع را روشن میکند.
یک روز می آید که تلخی، طعم ناآشنای تمام دهانها میشود.
یک روز می آید که عشق، نام مقدسی میشود، برای تنها معشوق عالم.
یک روزمی آید و دیگر بردل هیچ موجودی هیچ داغی نمی نشیند..
عدالت چون آسمان بر سر همه سایه خواهد انداخت.
و علم و ایمان دو بال همه برای پرواز خواهد شد.
مولای من، قسم به مویت،
و به عطرگریبانت،
که تنهابه امیدآن روز، زندگی میکنم و فرزندمیآورم..
واز تو میخواهم خودت، دست نوازشی، نیم نگاهی یا اشارهای مرحمت کنی.
تا آنها فقط برای توباشند ولحظه ای بی هوای تو نفس نکشند...حتی لحظه ای...