مولایم
شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۹، ۰۱:۰۰ ب.ظ
نامه شما
از: الی الکریم
به: منجی عالم بشریت
مولایم
هر روز با دیدن گل های نرگس باغچه دلم به یادت هوایی می شود
با فریاد بلند قلبم وبا باران اشک هایم میخوانمت
همه هست آرزویم، که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم، برسم به آرزویی
چه شود که راه یابد سوی آب، تشنه کامی؟
چه شود که کام جوید ز لب تو، کامجویی؟
شود این که از ترحّم، دمی ای سحاب رحمت!
من خشک لب هم آخر ز تو تَر کنم گلویی؟!
بشکست اگر دل من، به فدای چشم مستت!
سر خُمّ می سلامت، شکند اگر سبویی
همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جویی
۹۹/۱۱/۱۸