بشب قدر
بسم الله الرحمن الرحیم
از: صدف
به: منجی عالم بشریت
سلام آقاجانم
آخرین شب قدر را پیش رو داریم. چند سال قبل داستان حضرت یونس علیه السلام را برای یکی از دوستانم تعریف کردم. برایش گفتم: وقتی حضرت قومش را نفرین کرد از بین آنها رفت. ابرهای سیاه عذاب به سمت قوم آمدند. وقتی مردم عذاب را حتمی دیدند در تکاپو شدند. به عابدی که در قومشان بود رجوع کردند. از او پرسیدند: چکاری انجام دهیم تا عذاب از ما برداشته شود؟ عابد جواب داد: به بیابان بروید. مادر و فرزند را از هم جدا کنید. دست به آسمان بلند کرده و با خلوص قلب و چشمان اشکبار و پشیمان از کرده خویش، از خداوند درخواست کنید عذاب را از شما بردارد. مردم چنین کردند و عذاب از آنها برداشته شد.
به دوستم گفتم: آیا مردم ما به همچین فهمی رسیدهاند که جز امام درمانگری ندارند؟ آیا به این حد از فهم رسیدهاند که دست به دعا بلند کنند و فقط و فقط با گریه از کرده خود پیشمان باشند و ظهور امام را بخواهند؟
دوستم جواب داد: نه، به همچین فهمی نرسیدهاند و معلوم هم نیست کی برسند.
آقا جانم
کاش تا قبل نزول بلا بیدار میشدیم. هر روز عده زیادی میمیرند، ولی باز هم خودمان را به فساد و لهو و لعب سرگرم کردهایم. نمیدانم ما منتظر چه هستیم؟ ابرهای سیاه بلا روی کشورمان را گرفته اما هنوز آن را باور نداریم. بیداری بعد از نزول بلا بیفایده است. کاش میفهمیدیم.
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸