درمانده و خسته
💌شماره۱۶
از:زهرا نوذری
یا حسین عاجز منم، منم
آنکه بر هر در بسته زده، مانده منم
یاحسین دستم بگیر یارم توباش
آنکه یارش تویی، راضی است از او خداش
ساده زیستن کو، قناعت کجاست، مهربانی گم شدست
محترم پولدارتر، بیش از آنکه با اخلاصتر
انسانیت را اکنون با پول میسنجند
با آن مثل، هرکه بامش بیش برفش بیشتر
آمده ماه محرم خنده شد بر من حرام
هم و غم شد سهم قلبم گریه شد سهم چشام
یا حسین اللهم اکشف کل مریض
میشود درمان کنی این ویروس حریص
یک به یک هرثانیه رفتند زدست
از بزرگان تا کودک بی سر پرست
گویی یار بی مرام کوفی آمدست
کاش بودم همراهتان ظهر عاشورا
میشدم آن شهید راه حق در کربلا
تا ک باشم مثل حربن یزید، آزاده
توبه ام را پذیرفتی؟ هستم آواره
حلاس، سالم، سعید، زاهر، زهیر
تهمتن، 72تن، شاه دلیر
نام من دراین سیاهه جا مانده است
روسفیدم جان من ناقابل است
میشود در گوشه ی شش گوشه ات زاری کنم
خادمت باشم، زائرانت یاری کنم
من به فدای حرم شش گوشه ات
آن قدو بالای پیمبر گونه ات
آن رخ زیبای همچو امیر
له غرة مثل بدر منیر
آنچه گفته شد اثری از شاعر نیست
من بنده ی مخلصم هیچ اغراق نیست
هرچه گفتم از وجودم بوده است
مرهم روزهای صعب و سجودم بوده است
یک تلنگر لازم است برما عزیز
آن فقط اللهم عجل لولیک الفرج
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴