بیرق سرخ جهاد
💌شماره۲۷
از: محمدعلی
به: سیدالشهداء
جان فدای تربت پاک و نکویت یا حسین
آب کوثر رشحهای از آب جویت یا حسین
از قیام پرشکوهت دین ما رونق گرفت
آبروی ما بود از آبرویت یا حسین
سلام آقا جان
ابتدا سخنم را با شعر شروع کردم، چون به شعر علاقه زیادی دارم. دوست داشتم امسال روضهی شما پرشورتر برگزار میشد ولی امسال ...
حسین جان شما بیشتر از آب تشنهی لبیک بودی اما افسوس که به جای افکارتان زخم تنتان را نشانمان دادند و بزرگترین دردتان را بیآبی نامیدند.
آقا جان شما یک درس بزرگتر از شهادتتان به ما دادی و آن نیمه تمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است.
حسین جان خون شما و یارانتان قبله نمای کمال و سعادتمان است و مانند خورشیدی قرنهاست که هر روز میدرخشد تا در بیراهههای پیچ و خم گمراهی گم نشویم.
آقا جان تو چقدر زیبا در این جنگ نابرابر تاریخ پیروز شدی! در برابر تو فقط یزید و لشگریان او نبود. در مقابل شما تمامی سیاهیهای تاریخ بشریت بود. ولی تو چقدر زیبا این ظلمت را با نور خود روشن کردی حسین جان!
حسین جان می خواهم از خواهرت زینب بگویم:
تا عصر عاشورا پرچم بر دوش شما بود. امل پس از آن بیرق سرخ جهاد به دستهای زینب سپرده شد. امان از حیرانی عصر عاشورا. نمی دانم بر زینب چه گذشت که آن شب نماز شب را نشسته خواند؟ ( امان از دل زینب)
عرفان زینب تا آنجایی بود که وقتی پیکر پاره پاره شما را به دست گرفت سر به آسمان برد که (خدایا! این قربانی را از ما خاندان بپذیر)
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴
خدا قوت.
خیلی جالب نوشتید.
اجرتون با اباعبدالله و زینب کبری.