دل زینب
شنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۰، ۱۰:۰۰ ب.ظ
💌شماره۵۱
از: نظامی
به:آن اقای بی سر
نمیدانم در این شبها دل زینب حالش چیست؟ نمیدانم اهل حرم چه حالی دارد؟
نمیدانم در غمت چه میکنند اقا؟
نمیدانم،نمیدانم،نمیدانم
ارباب یک سال منتظر محرم بودم .یک سال
رسید بوی کربلا رو هم اورد .
کربلا، نمیدانم کربلا الان چه خبره چه میشد کربلا نشین باشم .
چه میشد در گرمای راه کربلا پیاده بروم
کاش یک بار بروم کربلا یک بار برای کل دنیام بس بود
دنیارا به پایش میریزم تا یک بار کربلا را ببینم
این شبها جز اشک چیزی ندارم برایت بریزم پس نگیر اینهارا
این شبها زمین و اسمان غمگین است غم تو بردلم مانده مانده ام با این غم جانسوز چه کنم ؟،چه کنم ؟ که دلم ارام بگیرد؟خودت بگو چه کنم.
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴