پروانه های عاشق

عاشق تر از پروانه، کسی نیست

پروانه های عاشق

عاشق تر از پروانه، کسی نیست

پروانه های عاشق

هر روز و شب ساعت ها وقت می گذاریم و با افراد مختلف ارتباط می گیریم. ما می توانیم چند دقیقه از روزمان را با خداوند، معصومین علیهم السلام یا شهدا با نوشتن نامه ای ارتباط بگیریم. اجازه دهیم نورشان بر قلب های ظلمت زده مان بتابد.

از امروز قراری بگذاریم: هر روز نامه ای خاص برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه بنویسیم. باشد مورد قبول ایشان واقع گردد.

این نامه های خاص همان پروانه های عاشق هستند. همان ها که به خواست حضرت حق، بهانه ای برای ارتباط گیری بیشترمان با انوار مطهر خواهد شد. پروانه های عاشق به سمت نور پر می کشند. به منبع نور می رسند. گرد او می چرخند و در آخر درون تشعشع او ذوب می شوند. آنها نیز جزئی از نور خواهند شد.

شما هم می توانید با نوشتن نامه برای انوار مطهر و ارسال آن برای ما با هشتگ #نامه_خاص حرکت تان را به سمت نور آغاز کنید. * با معرفی و پیشنهاد نوشتن نامه خاص برای خدا، معصومین و شهدا به دوستان تان آنها را به ورود در این جمع راهنمایی نمایید.*

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۱ تیر ۰۲، ۰۹:۱۸ - یاسمن گلی :)
    ❤️❤️
  • ۱۰ تیر ۰۲، ۱۹:۵۲ - یاسمن گلی :)
    آمین

پاسدار حرمت خون شهیدان

شنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۰، ۰۱:۰۰ ب.ظ

💌شماره۴۹

از: حنانه
به: سیدالشهداء

((به نام الله به نام پاسدار حرمت خون شهیدان،  شهیدانی که با خون خود درخت خشکیده ی اسلام را ابیاری کردند)) 

♡سلام اقا جان♡ عاشقی کردی و میدانی رسیدن به معشوق چه حسی دارد.  در راه خدا حاضر شدی حتی جانت را بدهی و این کار را هم کردی یعنی برای عشقت جانت را دادی 

اقا جان تو درد دل عاشقی را که با تو سخن میگوید را میفهمی و حال دل من  رامیفهمی که به معشوقم نرسیدم،  
من لایق این نیستم که دستم را بگیری یا راهم را هموار کنی ولی ازت خواهش میکنم درد دلم را بشنو صحبت هایی که مدتها سر  دلم بوده را گوش کن شاید مرهمی بر حل مشکلم نباشد اما قلبم را آرام میکند،  قلبی که بعد از صحبت با تو می داند که درک شده می‌داند که با عاشقی سخن گفته که خودش قلبی عاشق برای خدای خودش دارد

اقا جانم خودم اینجا هستم اما قلبم در کربلا، خودم اینجا هستم اما ذهنم در حرم شماست،  ای امام عزیزم کی قرار است حرم شما را ببینم و کی به چیزی که در دل دارم میرسم؟ 

آرزویم این است که بر پای ضریحت بشینم و با تو سخن بگویم، از غمی که بر جان دارم بگویم،  از غمی که نمیتوانم از آن جلوی کسی حرف بزنم،  مولای من عشق تو عشق تو کوچک و بزرگ نمیشناسد و همه و همه در این حسرتند که ای کاش در کربلا بودند. 


گذر تک تک این ثانیه های عمرم

به قدیمی شدن نوکریت می ارزد

🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴

@parvanehaye_ashegh

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی