درنده تر از سباع
💌شما
بسم الله الرحمن الرحیم
از: تبریزی
به: امام زمان
ألحمدلله ربّالعالمین و صلواته علی نبیّنا محمّد و آله الطّاهرین؛ سیّما الحجة بنالحسنالعسکری ع
و امّا بعد؛
السلام علیک یاحجة بنالحسنالعسکری
در اینکه شما ناظر و حاضرِ تمامِ هست و نیستِ عالَم هستید، یقینی است بیبدیل، بلکه اشکال کار از ناتوانی ما و کوتاهی شعورِ ماست که چُنین اعمالِ کودکانه به کار میگیریم و خطی به هم میرسانیم و این نشانهی کوری ماست وگرنه در روشنائیِ خورشید، تردیدی نیست.
مشاهده میفرمائید که با انبانی سرریز از گناه، چه رویی دارم؟ یادِ شعری از خودم میافتم که به شیعهی خالصتان جناب آیةالله رمضانی عرض کردم که:
«هیچ کلبی همچو من پررو نبود
استخوان از سفرهی چوپان ربود!»
باری در سرِ این سفره چون سگان باید بود تا استخوانی ربود... و این خصلتِ حیوانی ما را به خصلتِ انسانیِ خود ببخشائید، که ما در دائرهی نفسِ حیوانیِ خود چُنان گرفتاریم که گویی بویی از انسانیت به مشامِ ما نرسیده، مگر این شکل و شمایل و ظاهرِ اندام انسانی که در ورای آن، وحوشی درّندهتر از سباعِ جنگلها کمین کرده! و وای بر ما از آنروزی که پرده از دیدهها بر افتد و آیهی شریفهی «و إذا الوحوش حشرت» صورتِ حقیقیِ ظاهری بیآبد! ای وای برما که چُنینیم و چُنان خواهیم شد!
آقای من!
چه سازیم؟