جادهی زندگی
چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۰۰ ق.ظ
💌شما
از: زینببنتالمهدی
به: مولایعاشقاندلسوخته!
السلام علیک یا داعی الله... سلام آقای من!
میدانم خودم تمام امروزم را میدانم شاید بشود گفت ابلیس را دیدم که در وجودم رخنه کرده و من تنها محتاج بودم محتاج حضرت ضامن آهو....
مولا جان چقدر همه در پیچ و خم جادهی زندگی خودمون گیر کردیم. جدی گرفتیم دنیایی که مسافرش هستیم....
آقا انگار قلبم پر حرفِ ولی زبونم عاجز از سخن:)
خودت بخوان تمام حرفها را .....
من امشب انگار یک بغض خوشحالم :)💔
مولای من، تمام تمنای من! بهم کمک کن.
مثل همیشه که میدونم دستم بین دستات بوده.
مثل همون اولین بار.....
به این زینب غرقِ در حرفِ عاجز از گفتن کمک کن:)
التماس دعا یابن الزهرا«س»
💌🌸💌🌸💌
۰۱/۰۶/۱۶