رؤیای پروانهشدن
سه شنبه, ۲۰ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۰ ق.ظ
از: افراگل
به: قطبعالمامکان
بسماللهالرحمنالرحیم
❤️سلام موعود زمین و زمان
آقا جان!
بیرون از سرزمین مهر تو، هوا غبارآلود و تاریک است.
در را باز کن تا دوباره کودک شوم؛ پاک و معصوم. با دستهای ریزهمیزهام، انگشتت را بگیرم. شیرین زبانی کنم. بهتو، بهتو، بهتو، تکیه دهم. خودم را به دست نوازشهایت بسپارم. لبخند بزنم.
بهتو، بهتو، بهتو، پدر بگویم.
دلت را ببرم، در آغوش مهربانت آرام بگیرم. صدایت را بشنوم. رؤیای پروانهشدن ببینم. پروانهی تو شدن را و بمیرم در خاک تا همیشه و همه وقت پروانهی تو باقی بمانم.
باز کن در را، باز کن در را
پدر سردم است. میلرزم. میترسم.
راهم بده به سرزمین بهاریات.
پدر راهم بده! اینجا اینجا زمستان است.
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألفرج🌤
🌹🌾🌹🌾🌹
۰۱/۱۰/۲۰