تا بینهایت
شنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۰ ب.ظ
از: افراگل
به: قطبعالمامکان
بسماللهالرحمنالرحیم
❤️سلام تنها قهرمان باقیمانده از نسل بتول
برای تو مینویسم!
آقا جان!
این طرف، بیرون سرزمین مهر تو تا دلت بخواهد بیابان است. تا چشم کار میکند کفتار است و تا بینهایت تنهاییست. فراق است، جداییست.
دلت میآید من ساکن بیابان شوم؟!
راضی میشوی آیا خوراک کفتارها باشم؟
بگو دروازه را باز کنند. بگو دوباره راهم بدهند. مهربان باش مثل همیشه که من اخم تو را باور ندارم. آغوشت را بگشای که من کممحلیات را به خواب هم ندیدهام.
قبول کن من بد، تو که مهربانی چرا؟
قبول کن من بدکار و بدکردار تو که کردگار مهری چرا؟
بازکن بازکن در را اینجا هوا سرد است. زمستان است، سردم است. به خدا من میترسم از زمستان، از بیابان، از کفتار...
آقا جان به دادم میرسی؟!
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
💌✨💌✨💌
۰۱/۱۰/۲۴