فراق یاران،
💌شما
بسم الله الرحمن الرحیم
از: بهار
به: امام زمانم
امام زمانم سلام
قلم را در دست گرفتن و از خون واژههای ملکوتی زمانه سخن گفتن؛ در فراق یاران، سخت و دشوار است.
ذی نفوسانِ مطمئنهای که ندای اِرجِعی... را شنیدند و رَخت سفر بربستند و به دیار لایتناهی کوچیدند، آری به راستی آنان هم چشم انتظارتان بودند.
امام آشنایم
من دوست ندارم با کلمات بازی کنم تا با تو راز دل بگویم، بلکه آنچه گفتنیِ دلم است خود بر زبانم جاری میشود. آخر این قلم نیست که بر دلم حکم فرماست، بلکه این دلم است که بر قلم حکم میراند تا اندکی با تو درد خود درمیان گذارد.
خدای را سپاس میگویم که برای من این در را گشوده است تا برای تو بگویم که من نیز دردمندم؛
دردمند نبودن تو!
دردمند نشنیدن صدای تو!
دردمند ندیدن روی زیبای تو!
دردمند نیامدن تو!
دردمند صاحب زمانی تو، اما غائب از نظر بودن تو!
دردمند نگاه دلربای تو!
دردمند غریب خواندن تو!
💌✨💌✨💌