رو سیاهی

💌شما

🌸به نام خالق دوست🌸

به: پدر مهربانم مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
از: خادم الحسین

سلام آقا جان
در انتظار تو نمی‌گویم منتظر حقیقی هستم، اما گاهی دلم بی حد و اندازه هوایت را می‌کند.
آقا جان گاهی از خودم خجالت می‌کشم. گاهی شرمنده شمایم. گاهی رو سیاهی اجازه‌ای به من نمی‌دهد که خودم را جزو منتظرین تو بنامم.
روسیاهم، شرمنده از این که از نامه اعمالم سهم شما قطره اشکی است.
آقا جان
عاقبت به خیری را از تو می‌خواهم. کمکم کن تا جزو یاران تو و در کنار تو باشم.

حضورت را در لحضه لحضه زندگی‌ام احساس می‌کنم. هر روز سلامت می‌دهم تا جوابی را از شما بشنوم و دعای خیر شما زندگی‌مان را آباد کند.
شاید گاهی منتظری تا من برگردم، اما من چه کردم؟ کجا رفتم؟ به چه ارزشی؟
مرا ببخش، ببخش بخاطر  گناهانم که شاید شما را آنطور که باید همراهی نکردم که گاهی از سمت و سوی شما برگشتم.
دلم جز حضور شما چیزی دیگر نمی‌خواهد. آقا جان زودتر برگرد برای دست‌های بلند شده به سمت آسمان‌،
برای چشم‌های منتظر
برای قلب‌های بی قرار که در سینه به عشق شما می‌تپند.

ای منجی عالم، یادگار بزرگان خدا...
بیا...بیا که دیگر تاب و توان بی تو بودن را نداریم.

بیا تا جوانم، بده "رخ" نشانم.❤️

اللهم عجل لولیک الفرج

🌸🌺🌸🌺🌸