قصهی پُر غُصهی
شنبه, ۲۹ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۰۰ ق.ظ
به: آفتابصبحاُمید
از: افراگل
السلام عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ
❤️سلام تنهاترین صبحاُمیدم
همین حالا که من اینجا با خیالی راحت نشستهام و برایت نامه مینویسم، فدایتان شوم، شما آوارهی کدامین صحرا و بیابان هستی؟!
همین لحظه که در خیال شیرین من نقش بستهای، برای کمک به کدامین مستمند جهان سفر کردهای؟!
پدر مهربانم! دوری از شما قصهی پُر غُصهی این روزهای جهان است.
تا به کی از تو و از فاصلهها باید گفت؟
کاسهی صبر سرآمد، به کجا باید گفت؟
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألفرج🌤
🌸🌹🌸🌹🌸
۰۱/۱۱/۲۹