یابن الزهرا
بسم رب المهدی
به: پدرحقیقیعالمهستی
از: زینببنتالمهدی کد۱۱
سلام آقای من
بابای مهربان عالم، مولا جان
من بین این نامهها و گفتهها حرفای قلبم را گفتهام، حالا هم همان است. من برای تو حال خوب و بدم را گفتهام، هنوز هم همان است. این دخترکی که حدود سه چهار سال است صدایش کردی همان که با حس وجود و حضورت زندگیاش زیر و رو شد و رنگ تازهای به خود گرفت، حالا سخت دلهره دارد. میشنوی صدای قلبم را؟! آقا جان، میترسم،
از بیتکیهگاهی میترسم. میترسم و خوب میدانی حرفم چیه. من همیشه به خودم گفتم بنت المهدی اما به ندرت جرأت کردهام شما را پدر بخوانم. میدانی انگار شرمم میآید؛ من کجا و شما کجا؟! اما حالا بگذار صدایت کنم: پدر، تکیهگاه. منِ ترسیده رو به سوی شما دارم، دلم را به دست میگیری که آرام کنی؟
برای چندمین بار ممنون برای بودنت آرامش قلب من.
التماس دعا یابن الزهرا
🌸🌹🌸🌹🌸