تمام خوشیها و بازیهای روزگار
دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۰۰ ق.ظ
به نام الله
به: تنها دوستم خدای مهربان
از: معصومه کد۱۲
سلام خدای من
دوست دارم بگویم خستهام و من این خستگی را خیلی دوست دارم. خسته از دنیا و تعلقات و دلبسته بودنش، خسته از تمام دلخوشیهای کاذب و دروغینش، خسته از زنجیر وابستگی که نتوانی بازش کنی و رها شوی.
خدای خوبم
چقدر دوست دارم عنایت و توجهی از شهدا ببینم، در مسیر آنان قدم بردارم، پشت پا بزنم به تمام خوشیها و بازیهای روزگار و مثال پرندهای آزاد و رها در آسمان شهادت پرواز کنم.
یاریم کن. دستانم را رها مکن. دوست دارم مصداق این شعر باشم در زبان و در عمل، آن کس که تو را شناخت جان را چه کند/فرزند و عیال و خانمان را چه کند/دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی/دیوانهی تو هر دو جهان را چه کند؟
🌺🦋🌺🦋🌺
۰۲/۰۷/۲۴