آغوش امام مهربانم
بسم الله الرحمن الرحیم
به: امام زمان
از: عجل لولیک الفرج کد۶۴
سلام آقا جان
این صبح جمعهای به تو سلامی میدهم از اعماق قلبم.
بابای مهربان
هر روز که با عهد تو یادی میکنم از غربتت آرام میشود، دل بیقرار این مریدت. گفتم مرید که بدانی حب تو چه کرده با این دل پر اشتیاق من.
مولای من
من از حبت گرفتم آنچه باید را. مگر میشود خود را عاشق بخوانم و نداشته باشم نشانههای معشوق را در خود؟!
نه نه این عشق نیست، محبت عمیق نیست، دروغ است. اگر نداری شباهتی به معشوق. من دل میکنم از هر آنچه مرا ذرهای بخواهد از تو دور کند، از گناه ؟!
نه گناه، حتی حرف آن، حتی فکر آن، نه آقای من.
وقتی لمس کردم با تمام وجودم که گناه یعنی؛ خداحافظ مهدی.
آنوقت چطور حتی خیالش را هم به خود راه بدهم؟! نه من با هر آنچه مرا از آغوش امام مهربانم جدا کند خداحافظی کردم و بدرود گفتم. وقتی دستم در دست توست، دیگر چه نیاز به زیر دستت؟!
آقای من
برای ادای هر وعده نمازم طوری شتاب میکنم که همه فکر میکنند کودکی هستم که بعد مدتی دوری از دامان مادر، بوی او را حس کرده است. بلی من به شوق این نماز میخوانم که همین الآن بهترینم، سرورم، جان دلم، در حال اقامه نماز است و باز هم شباهت و بعد فریضه دستی به آسمان بلند میکنم و دعایی طفیل وجودت بر زبان قاصرم جاری میشود، با اشک، با آه و سوز دل.
اللهم عجل لولیک الفرج مولانا الغریب المهدی صاحب الزمان
💌🌺💌🌺💌