سلامٌ علی آل یس
ای حاضر وناظر، برای تو و از تو مینویسم.
عمر می گذرد.
چقدر لحظهها بدونِ تو بی رمق شدهاند.
به خود و آدم های اطرافم که نگاه می کنم، هرکس به کاری مشغول و گویی آدمکهایی کوکی هستیم که برای هدفی مشخص روزگار می گذرانیم.
وای بر من که چقدر غافلم از تو
وای بر من که به این تکرارها خو گرفتهام.
آقاجانم، مرا هوشیار کن قبل از آنکه با صور به هوش بیایم.