از :منتظر منجی عالم
به:امیر سر جدا
یکی نیست منو کربلا ببره ؟ دلم تنگه؟
کاش درجاده ی راه تو پایم درد کند.
کاش در جاده ی راه تو پایم گیر کند.
کاش شبی را در کربلا صبح کند.
کاش دلی را در کربلا مهمان کند.
کاش کسی را بیند در کنار ضریح.
سیل راه کربلا ازاد کند .سیل قطره اشکی پر درد.
اشک زینب(ع) چه کند در این غم.
دل دگر تاب دوری ندارد جانم.
کاش کاری کنی جانانم.
کاش بیاید ان شبی در کربلا. سیلی اشک من برپا کند.
قطره اشکی باشد بر چادرم، شاید دلی ارام کند.
دست یاری ات باشد قدرتم .
به عشق تو پرواز کنم.
تا دل بیچاره ی من ارام بگیرد در حرم.
بیقراری میکند در جایش.
این شبها منتظر اربعین.
ماندم که شاید اشک خالی کنم.
اشک چشمم بیقراری میکند.
کاش تا اربعین صبری کند.
ای حسین (ع) جانم ببین این دل را.
ای حسین (ع) جانم ببین این چشم را.
ای حسین (ع)جانم ببین پیرهن سیایم را.
قلم دستم گرفتم.
تانویسم.
عاشقم،بیچاره ام.
بیچاره ی تشنه لبی سر برده .
عاشق اقایی سر بریده.
حسین (ع) جانم ببین دختری را. که نوای عاشقی سر داده است .
دل ندارم بگویی برو.
دل ندارم بگویی نمان.
دل ندارم بگویی نیا.
دل ندارم پس نگو ای عزیز جان من .
قربان نامت یاحسین(ع)
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴
💌شماره۷۹
از: پدر
به: سید و سالار شهیدان
سلام امام حسین من
سلام دلیل بودنم
سلام عشق همه ی انسان ها
یه حاجتی هست تو دلم، خودت خبر داری ازش.
یه نگاهی هم به ما کن.
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴
💌شماره۷۸
بسم الله الرحمن الرحیم
از: بنده گنهکار
به:سیدالشهداء
یا امام حسین من در این ایام که ارتباطم با خداوند پایدار تر و ارتباطم با شما نزدیک تر می شود قول میدهم به تعهداتی که در این زمان دادم وفادار بمانم . شما دوستان خاص من باشید و دیگران را بر شما ترجیح دهم،متعهد میشوم غذا و خوراکم مانند شما باشد ،متعهد میشوم لباس هایی را که می پوشم مانند شما باشد،متعهد میشوم همتراز و هم مرکب شما باشم،متعهد میشوم در همه حال و همه زمان با شما باشم،متعهد میشوم در زندگی به کم راضی باشم،متعهد میشوم همواره در زندگی با شما حرکت کنم،متعهد میشوم زمین پر از ظلم و جور شده را پر از عدل و داد بنمایم پس خداوند را شاهد میگیرم تا با انجام اعمال نیک و دوری از گناه به تعهداتی که دادم عمل بنمایم
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴
💌شماره۷۶
از: محمد مهدی
به: سید دشت کربلا
سلام آقا ی مهربانم میخواهم باشما حرف بزنم ودرباره مادربزرگم که مرید شماست صحبت کنم اون خیلی دلش میخواهد ما شیعه ی واقعی پدرتان باشیم وبی تاب امام زمانمان شویم.
مادر بزرگم سر وصورت خیس از آب وضو را پاک می کند.ایه ای ازسوره ی نور را تلاوت میکند (رجال لا تلهیهم تجاره ولابیع عن ذکر الله واقام الصلاه)مردانی که نه تجارت ونه داد وستدی آنان را از یاد خدا وبرپا داشتن نماز به خود مشغول نمیدارد ،واین آیه را وصف حال نماز ظهر عاشورای شمامیداند که در کشاکش جنگ ابو ثمامه فرارسیدن هنگام نمازرا به شما یاد آوری نمود وامام ویارانش با تقدیم دوسرباز فداکار آخرین نماز را برپای داشتند.پای دار قالی می نشیند.دستش را دراز می کند ونخ ابریشم فیروزه ای رامی کشد وروی تار فرش گره ای میزند وباچاقو محکم میبرد.کنار دستش مینشینم.من نوه ی پسریش، پامنبری کوچک او هستم .سخنش را ابتدا از جنگاوری وشجاعت شما ،عطوفت ومهربانی عباس (ع)، عشق خانواده نسبت به هم شروع میکند، هدف قیام چه بود ومقصد کجا بود را باظرافت تمام برایم تعریف میکند.واخرسخنش را با داستانی پیرامون قیام عاشورا به پایان میرساند ،ومن متعجب از سخنرانی نکته به نکته ودقیق مادربزرگم هستم .که چطور توازن را درسخنانش رعایت میکند .دنبال این نیست که زود اشک مرا در بیاورد یعنی بی مقدمه عباس را به قربانگاه بفرستید بلکه ابتدا از شجاعت ،دلاوری ،جنگاوری عباس سخن میگویید که یلی بوده وخود به تنهایی یک سپاه بوده ،از عشق عباس به امام زمانش میگویید ،از هدف وانگیزه ی عباس سخن میگوید.ودر آخر همیشه یاد اسرا میکند وروضه خوانی میکندو اشک در چشمانش حلقه میزند.درآن لحظه ارزو میکنم ای امام غریبم ای کاش در کربلا بودم ودر رکابت با آدم های بدجنس میجنگیدم وتو را تنها نمیگذاشتم مواظب خیمه ها بودم ونمیزاشتم مردهای وحشتناک به اهل حرمت آسیب برسانند.
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴
💌شماره۷۳
از : حلما (دختری صبور)
به : عطشان کربلا
تا مسیرم به در خانه ات افتاد حسین
خانه آباد شدم خانه ات آباد حسین
چه سعادتی ازین بالاتر!یاری حسین "ع" خودعاقبت بخیری است.رسم عاشقی این نباشد که دست همت را در آستین نگه دارم باید از خود بیگانه شوم.وقتی یار حسینم دیگر "من" وجود ندارد.هر چه هست اوست.من در باور و اعتقادات حسین جلوه گر میشوم.
گر که عاشق مهر دلبر باشی
باید از هستیش دل برداشتی
آری در مقام عاشقی باید دیوانه باشی تا مردم گمان نکنند دیوانه ای،ایمانت کامل نمیشود ،این همان حدیث عشق است.برای یاری امام و مولایم یک جان که چیزی نیست؛جمله مردم باید فدایی او و راهش باشند.
عاشق آری گر به دعوی صادق است
غرق خون گشتن،خضاب عاشق است
اگر سعادت یاری امام را داشتم دل و جان به او می سپردم .او خوب می داند چگونه من کمتر از کم را به رستگاری برساند و موجب تقربم گردد.خوشابحال آن 72 تن که همراه عزیزترین بندگان خدا به شهادت رسیدند و چه نیک فرجامی داشتند.پروردگارا به حق سرور و سالار شهیدان به ما معرفتی عطا کن که خود زمینه ساز ظهور اماممان باشیم و زهیروار مدافع راه حقش بمانیم.
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴
💌شماره۷۰
از:فاطمه
به:اربابم امام حسین(ع)
دوباره عرض سلام عرض احترام از دور
دوباره سهم یکی میشود سلام از دور
سلام تنها عشق زندگیم
سلام تنها لیلی من که مجنونتم
سلام امام حسین بچگیم🤚
ارباب برای من همیشه تو بودی و بس
پناه بیپناهیام
همدم لحظههای تنهاییام
و در یک کلام..
امید زندگی بیهودهام
تصور اینکه خدا مرادی چون تو را برای مریدانی
چون من نمیآفرید چه سخت و جانکاه هست!
آخر اگر تو را نداشتیم چه میکردیم!!
خوب میدانی اربابم که تو برای من فقط محرم و
صفر نیستی ....
خوب میدانی اربابم که هر روزم را با روضهی تو
شروع میکنم....
خوب میدانی که هر روزم را با نوای کربلایی
پویانفر و اشک بر تو و آه و حسرت برای کربلایت
شروع میکنم....
میگما ولی ارباب ..
روا نیست که نوکرت اینجوری التماست کنه و
بهش کربلا ندی:(
آخه امام حسین جونم از شما که همه رو در هم
میخری بعیده:(
دیگه از دوری حرم دیوونه شدم ارباب بطلب به
حق عباس:(
🕯 روی قبرم بنویسید به یک خط درشت
🕯 دوری از شارع #بین_الحرمین او را کشت
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴
💌شماره۶۶
از:امام حسین علیه السلام
به: عاشقان کربلا
این نامه برسه به دست جامونده ها
امتحان تون،دوریه
شرط عشق،صبوریه
عیبی نداره،یکسال هم اینجوریه
من آه تو سینه ی خستتونو دیدم
به زودیه زود مینویسم اسمتونو تو زائرا
به زودیه زود با خانواده دعوتید کربلا
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴
💌شماره۶۴
از :پویا
به: امام حسین
سلام مولای من
با مردمانی روبه رو شدی،که سالها طعم ظلم و تبعیض معاویه را چشیده اند و به دنبال منجی میگردند تا نجاتشان بدهد.
آنها برای شما نامه نوشتند و گفتند منتظر شما هستیم و نظر و اندیشه ای جز تو نداریم پس العجل العجل....
اما حسین جان ناگه اوضاع عوض شد.عبیداله بن زیاد به کوفه آمد دلهای کوفیان لرزید عبیدالله با وعده های سکه و مال دنیا
امد .
دلهای کوفیان وابسته به مال دنیا شد
شمشیرهایشان علیه امام ..
دم از اسلام ناب زدند ولی با شمشیر تو را تیغ زدند....
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴
💌شماره۶۳
از :بنده حقیر😔
به :ثارالله 🤗
اگر قرار بود به اباعبدلله الحسین یک پیامک بزنم
بدین شرح می نوشتم:《سلام امام حسینم ❤️سلام همه زندگیم 😇سلام عزیز امام حسن✋ سلام ای پناهگاه بی پناهیان 😢
آقااین روزا که داریم به محرم تو نزدیک میشیم خیلی دلم میخواد بیام حرمت بیام پیش ضریح شش گوشت وهی باهات دردودل کنم
اما چه کنم که تو من را به نوکری خودت نمیخواهی اما چه کنم که شرایطش فراهم نیست بیام پابوست
اقا من از تو خیلی حاجتهام رو گرفتم یکیش این بود مادرم حالش بد بود دهه اول محرم داشت به پایان میرسید روز عاشورا بود به همراه مادر بزرگم رفتیم هیئت
خیلی گریه کردم اخه مامانم عاشق امام حسینه وهر سال محرم رو هیئت میریم
اما اون سال تو بیمارستان بود وحضور نداشت
یکدفعه همینطور که با هیئت پیش میرفتیم دیدم داییم وخالم ومادرم داخل ماشین هستند ومادرم پیاده شد انقدر گریه کردم که دیگه حالی نداشتم توی دلم گفتم امام حسین فدات بشم که انقدر زود خواستم رو براورده کردی
واز اون روز نذر کردم هرسال روز عاشورا شیر نذر بدم وخدایا شکر تا الان که دویا سه سال میگذره تونستم نذرم رو ادا کنم.
ولی تو که انقدر مهربونی هیچ خواسته ای رو رد نمیکنی
خواستم اینه اربعین بیام حرم تو ونوکری زائرهای تو را انجام بدم
درنهایت میخوام حرفهام رو با این جمله به پایان برسانم
امام حسین عزیزم خیلی دوست دارم
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴